جهان های موازی

جهان های موازی
آخرین مطالب
  • ۰۰/۰۵/۳۰
    چپ
محبوب ترین مطالب

خورشید در اساطیر ٢

چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۷ ب.ظ


مقاله ی فوق به خاطر انتشار مجدد روزنامه ی نجومی خورشید هست که تو شماره ٤٧ به قلم اینجاب منتشر شد 


کانال تلگرام روزنامه خورشید 


در مقاله ی گذشته جایگاه خورشید را در حماسه ها و اسطوره های ملل بررسی کردیم و دیدیم که خورشید در باورهای ملل جایگاه والا و اهمیت بسزایی را دارد و در این شماره هم به سراغ ایران زمین می ریم تا با نیم نگاهی گذرا در باورها و حماسه های کشور خود به بررسی جایگاه خورشید در این سرزمین کهن بپردازیم .

در نزد ایرانیان باستان و قبل از ظهور زرتشت عقیده بر این بود که برای هر یک از اشیاء طبیعت ایزدی را قرار می داند و اجرام اسمانی نیز از این قاعده مستثنی نبودند هر چند با امدن زرتشت این ایزدان جایگاه خود را از دست داده و تنها این اهورامزدا بود که بر تمام این کائنات اشراف پیدا کرد. اما همان طور که گفته شد برای هر یکی از اشیاء ایزدی بود و می بینیم که برای هر یک از سیارات منظومه شمسی نیز ایزدی را قرار می داد برای مثال عطارد را ایزد تیر, ونوس را زهره, مریخ را بهرام و ... و در این میان برای خورشید این یگانه ستاره ی حیات بخش زمین ایزد مهر را منصوب دانسته اند که البته به اشتباه خورشید را خود مهر دانسته اند که در ادامه این مسئله را بررسی می کنم و از طرف دیگر اشاره به این موضوع لازم است که روشنی و آتش , نور و خورشید از دیرباز در در نزد ایرانیان جایگاه ویژه و مقدسی را داشته است و نماد زندگی و رویش و بالیدن بوده است و از طرف دیگر چون جایگاه مقدسی نیز داشته است آن را تجلیی از وجود خداوند می دانسته اند و تا بدان جا پیش رفتند که در آتشکده ها رو به سوی آتش نماز می گذارند و یا اعمال دینی خود را انجام می داند و یا در فضای باز به سوی خورشید و به این نحو شد که به اشتباه در بعضی کتب ایرانیان را اتش پرست نامیدند.

در اوستا مهر بزرگترین ایزدان است و در مقدمه مهریشت امده که اهورامزدا وی را در بزرگی, شکوه و توانایی هم قدر و هم سنگ خود افریده است. نام این ایزد در سانسکریت Mitra و در اوستا Mithra که به معنی و مفهوم رابطه و پیوندی است میان روشنایی و نور و فروغ ازلی, و از همه خدایان هند و ایرنی که در دین زرتشی راه یافته اند مهر مقام برجسته تری دارد. از روی کتب مقدس هندوان و ایرانیان این ایزد وابستگی به قبایل اولیه هر دو قوم را دارد نه تنها مهر یکی از ایزدان عالی مقام در دین ایرانی است بلکه در دوران بعدی نیز یکی از فرشتگان بر جسته ایرانی به شمار می رود و یکی از بزرگترین یشت ها وابسته به اوست. مهر یکی از ایزدان فعال سخت گیر انتقام جو و نیرومند دوران اوستای بعدی است و همانند اهورامزدا سزاوار پرستش و نیایش و اما مهم ترین موضوع این است که ایزد مهر, خورشید نیست - چنانکه بسیاری پنداشته اند- در اوستا ایزد خورشید ایزد جداگانه با نام و ویژگی هایست, در حالی که مهر فروغ و پرتو و انوار خورشید است و چون در اساطیر ایرانی شناخت و تفاوت میان اسطوره و واقعیت بسیار سخت است و از طرف دیگر توصیفات ایزدان ایرانی در پاره ای از موارد به قدری شبیه به هم است که تمام این مسائل باعث شده که خورشید را همان مهر بنامیم خورشید. در واقع بر اساس افسانه ها این گونه برداشت می شود که خورشید نخستین ایزدی بود که با میترا نبرد کرد و چون در این نبرد شکست خورد خورشید با او پیمان همکاری و دوستی بست و در مقابل میترا تاج درخشانی بر سر او نهاد و این دو برای همیشه پشتیبان و همکارا یکدیگر شدند واز طرف دیگر بر اساس توضیحات دیگری که در اوستا آمده است مهر هر صبح از فراز کوه البرز بر می آید و پهنای آسمان را می پیماید. این توصیف در ابتدای امر خورشید را در ذهن تداعی می کند و به ویژه مهر با فروغ درخشان خود جهان را روشن می کند گویی همانند پرتو های خورشید است که با سیاهی مبارزه می کند و این تشابه باعث تشابه بین این مهر و خورشید می شود. از طرف دیگر می توان این گونه برداشت که خورشید کالبدی وجودی برای این ایزد می باشد به صورتی که در اساطیر کلاسیک زمین را کالبدی برای گایا و آسمان را کالبدی برای اورانوس معرفی می کنیم.

و اما یلدا, مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنیم سابقه ای بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر, این جشن ویژه اریایی هاست و بخصوص پیروان آیین مهر که هزاران سال است آن را در ایران زمین برپای می دارند. شب یلدا شب زایش و تولد مهر است که به یادگار آن جشنی برگزار می شد. ریشه این باور و اعتقاد بر می گردد به گاهشماری و اندیشه هایی که ایرانیان مهری دین از آن داشتند. سابقه ی شب یلدا یا چنانچه امروزه اصطلاحا شب چله گویند به چندین هزار سال در ایران بر می گردد و اولین روز زمستان یا نخستین شب زمستان بوده که زایش خورشید یا جشن تولد مهر ,خورشید شکست ناپذیر بوده است. همان طور که پیشتر گفته شد روشنی و روز و تابش خورشید و اعتدال هوا در نظر ایرانیان مظاهر نیک و موافق ایزدی بود و تاریکی, شب و سرما را نیز از اعمال اهریمن می پنداشتند . ملاحظه می کردند که در بعضی از ایام و فصول روزها بسیار بلند می شود و به همان نسبت بلندی از روشنی نور خورشید بیشتر استفاده می کردند و می نگریستند که شب کوتاه است, کم کم اعتقاد بر ایشان پیدا شد که نور و روشنی و ظلمت و تاریکی مرتب در نبرد و کشمکش هستند, گاه خورشید و فروغ چیره شده و ساعات بیشتری در پرتو خود مردم را نیرومند نگاه می دارد و گاه مقهور تاریکی واقع شده و ساعات کمتری با فروغ و تابش اندکی فیض می رساند و در ادامه در طول سال دریافتند که کوتاه ترین روزها آخرین روز پاییز یعنی روز سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان یعنی نخستین شب دی ماه است بلافاصله پس از بلندترین سال از آغاز دی روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاه تر می شد خورشید هر روز بیشتر در اسمان می پایید و نور و گرمی نثار می سازد به همین جهت آن شب را یلدا می نامند یعنی تولد زایش خورشید شکست ناپذیر و آنرا اغاز سال قرار دادند.

و سر آخر مهر را می ستاییم کسی که به گردونه اش اسب های سفید بسته شده و به وسیله ی چرخ های زرین کشیده می شود . چهره مهر مانند ستاره تشتر می درخشد و گردونه اش که زیباترین گردونه هست باز نمی ایستد و ستارگان آراسته مینویی ساخته شده این گردونه را که چهار اسب سفید یک رنگ جادویی دارد را می کشد که سم های پیشین آنان از زر و سم های پسین آنان از سیم پوشیده شده است و این اسب ها همه باهم با قلاده و یوغ بسته شده و واسطه پیوستن به یک قلاب شکافدار ساخته شده و تاز فلز قیمتی است پهلوی هم قرار می گیرند. در گردونه مهر هزار کمان خوب ساخته شده با هزار تیر به پر کرکس نشانده که دارای ناوک زرین اند که چوبه های آنها آهنین است و به سرعت قوه ی خیال به سوی سر دیو ها پرتاب می شود.

نهایتا در این دو مقاله دیدم که خورشید این یگانه ستاره ی پرفروغ در اسمان که هر کدام از پرتوهای آن به یقین حیات بخش زمین هستند در باورها و سنت های ملل چ جایگاهی داشت و در این مقاله ی دوم شاید با کمی دید وطن پرستاتنه فقط به بررسی خورشید در نزد ایرانیان پرداختم هرچند صحبت در مورد مهر خارج از این مقاله کوتاه و در حد چندین کتاب است و کلا در این دو مقاله سعی کردم خلاصه ای از دیدگاه های خورشید در باورهای ملل مختلف رو به تصویر بکشم باشد که مورد قبول واقع شود.

 

منابع :

1- فرهنگ نگاره ای نمادها در شرق و غرب / جیمزهال / رقیه بهزادی

2- گاهشماری و جشن های ایران باستان / هاشم رضی

3- فرهنگ اساطیر کلاسیک / مایکل گرانت و جان هیزل / رضا رضایی

4- خداشناسی زرتشتی / مانک جی نوشیروان جی دهالا / رستم شهزادی

5- رساله در تاریخ ادیان / میرچاه الیاده / جلال ستاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی