جهان های موازی

جهان های موازی
آخرین مطالب
  • ۰۰/۰۵/۳۰
    چپ
محبوب ترین مطالب

خورشید در اساطیر ١

سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ق.ظ


مقاله ی فوق به خاطر انتشار مجدد روزنامه ی نجومی خورشید هست که تو شماره ٣٧ به قلم اینجاب منتشر شد 


کانال تلگرام روزنامه خورشید 


به بهانه طلوع مجدد خورشید به سراغ خود خورشید این یگانه ستاره ی ما انسان ها و حیات بخش تمامی موجودات این کره خاکی می رم تا ببینم این مام زمین چه نقشی در باورهای ما انسان ها از اولین روزهای آغازین تولد ما انسان ها داشته است. خورشید همیشه در اساطیر و حماسه های ملل جایگاه ویژه ای را دارا بوده به طوری که با نیم نگاهی به تمامی اساطیر و حماسه های مللی مختلف می توانیم نشانه هایی از این ستاره را به راحتی پیدا کنیم .

همان طور که پیش تر اشاره کردم خورشید نه تنها در اساطیر ملل مشاهده می شود بلکه نمادهای مختلفی نظیر استواستیکا١ سه زانویی چرخان٢ آذین گلسرخی٣ و چرخ٤ را برای این ستاره مهم در نظر گرفته اند. خورشید به طور کلی به عنوان خدای بلند مرتبه و خدای روشنایی و منبع اصلی حیات و حاصل خیزی به شمار می رفته و مورد پرستش ملل مختلف بوده است و از طرف دیگر به دلیل غروب و طلوع به عنوان نمادی از مرگ و رستاخیز هم مورد توجه قرار می گیرد و از طرف دیگر این ستاره ی دوست داشتی را برخلاف آن چیزی که در باورها خانم می خوانندش ، نرینه می باشد و در مقابل ماه که جنسیت مادینه دارد قرار می گیرد که بحث در این زمینه را به مقاله ای دیگر موکول می کنم

در دید اولیه هر خواننده ای مسلما خورشید در اساطیر با گردونه خورشید یا گردونه هلیوس٥ تصور می شود. گردونه ای که به وسیله ی چهار اسب سفید رنگ یا رنگ های مختلف حمل می شود و دارای هاله هایی درخشان در اطرافش می باشد - گردونه در نمای شناسی بیشتر با نماد پیروزی شناخته می شود - و هلیوس خدای خورشید این گردونه را حمل می کند. هلیوس هر صبح در سپیده‌دم با ارابه آتشین چهار اسبهٔ خود از شرق راه می‌افتاد و تا غروب در آسمان‌ها می‌راند. از آنجایی که هلیوس تمام طول روز در آسمان می‌تاخت و از بالا به زمین نگاه می‌کرد، مردم معتقد بودند او همه چیز را بر روی زمین دیده و می‌شنود، بنابراین ایزدان و انسان‌ها، او را گواه بر اتفاقات مختلف یا سوگندهای یاد شده می‌دانستند. هلیوس یکبار اجازه داد پسرش فایتون هدایت ارابه‌اش در آسمان را به عهده بگیرد، اما این جوان بی‌تجربه کنترل اسب‌ها را از دست داد و به سوی مرگ رهسپار شد. در این جا لازم به ذکر است که در اساطیر کلاسیک یونانی و رومی هلیوس خطای خورششید می باشد و بعد ها نیز با آپولو یا همان آپولون یکی دانسته شد که این امر نشدنی است چون هلیوس تاتیتان می باشد و آپولو٦ از خدایان المپ ، اما با این وجود در نزد رومی ها آپلون خدای خورشید می باشد. گردونه هلیوس یا همان ارابه آتش تیر هایی  در اطراف خو دارد که به نشانه ی پرتوهای خورشید بود .

اما با نیم نگاهی عمیق تر در اساطیر ملل مختلف می توان دید که توجه به این ستاره برای اولین بار در تمدن بین النهرین مورد توجه قرار گرفت در انجا که شَمَش٧ خدای خورشید بین النهرینی نخست شکل یک ستاره چهار پر با چهار شعله یا پرتو را به خود گرفت و یا در جای دیگر خورشید یگانه نماد هداد٨ خدای توفان در بین النهرین به شمار رفت . و در جایی دیگر در قدیمی ترین حماسه موجود در جهان که همان گیل گمش می باشد می بینیم که گیل گمش که به دنبال جاودانگی بود پس از مرگ دوستش انکیدو به جبال ماشو رسید و در انجا دروازه ای را که خورشید هر روز از ان بیرون می اید را دید و در انجا دو انسان با بدن عقرب را مشاهطه کرد که از خورشید پاسداری می کردند و نگاه به آن ها باعث مرگ می شد.

اما شاید یکی از مهم ترین مکان هایی که بعد از بین النهرین توجه ویژه ای به خورشید داشتن سرزمین فراعنه یا همان مصر بود ، در مصر باستان خورشید با نماد یک قرص ساده مورد توجه قرار می گرفت و به یقین اولین مراسم عبادی که در ان خورشید مورد پرستش قرار می گرفت شهر خورشید یا همان هلیوپولیس٩ بود. در فرهنگ مصری به دور قرص خورشید یک اورایوس که نماد فراعنه نیز به شمار می رفت مشاهده می شود . رع و هوروس خدایان مصری نماینده ی خورشید به شمار می رفتند و از سوی دیگر در این ملل مردم عبور خورشید را در اسمان در سه مرحله تقسم بندی می کردند طلوع، اوج و غروب که آمون١٠ و خنون١١ مسئول حمل وی بودند . بعد ها آتن که خدای خورشید به شمار می رفت در سلسه ی هیجدهم مورد توجه قرار گرفته و  پرستش ان مورد اهمیت فراوان قرار می گیرد و ان را به صورت قرصی که  پرتوهای طولانی خور را به سوی زمین می فرستد و هر پرتو به دستی ختم می شود که یک یا دو تا از این پرتو ها یک عنخ١٢ را می گیرد ، قرص خورشید ممکن بود بر سر سایر خدایان که عمدتا به طریقی با رع پیوستگی داشتند دیده شود مثل گاو های مقدس هاثور١٣ و مونتو١٤ . 

از سرزمین فراعنه اگر به طرف خانه خورشید یا همان سرزمین خورشید در شرق دور برویم هم باز خورشید این یگانه درخشنده ی آسمان مورد توجه بوده است ، آثاری از خورشید در میان چینینان دیده می شود که شاید به سبب نفوذ ایین زرتشتی بوده که در طی سلسله ی یانگ١٥ به خاور دور و این سرزمین رسیده است . خورشید در این سرزمین نماد نرینگی یا همان یانگ١٦ به شمار می رفته . خورشید یکی از دوازه زینت روی جامه امپراطور بوده و در آنجا قرص خورشید یک کلاغ سه پا یا خروس را در میان داشته ( سه زانوی چرخان ) و از طرف دیگر خورشید گرفتگی بدین معنا بود که امپراطور تحت الشعاع امپراتوریس خود که نمادش ماه یا همان یین١٧ بود قرار گرفته اس کمی از چین ان طرف تر در ژاپن نیز خورشید را از نزدیکان وابسته به خانواده امپراطور می دانستند که خود از نسل آماتراسو١٨ به شمار می رفته ، خورشید روی پرچم ملی ژاپن به نام هینومارو Hino maru قرار دارد.


پی نوشت ها :

-١ اسواستیک:  در سانسکریت به معنای خورشید که نماینده خورشید بوده و مسیر آن را در آسمان نشان می داده.

-٢ سه زانوی چرخان : قرصی که سه زانو را در بر داشت که در مفصل به هم پیوسته و خمیده اند و گویی در خال دویدن هستند که نماد خورشید می باشد .

-٣ آذین گلسرخی : چرخی که از نماد های خورشید و تجسم چندین خدای خورشید است و ان را در قرص بالدار و پای بودا می توان دید

-٤چرخ: نماد خورشید که پره های آن نماد پرتوهای خورشید و گردش آن حاکی از مسیر خورشید در عرض اسمان بود.

-٥هلیوس : خدای یونانی ، پسر هیپریون و تئا و برادر سلنه یا همان ماه

-٦ آپولو : خدای یونانی و از المپیان ، پسر زئوس و لتو و برادر آرتمیس ، خدای عقل و تفکر

-٧ شَمَش : خدای خورشید در اساطیر آشوری در بین النهرین در اواسط هزاره ی دوم پیش از میلاد

-٨ هداد : خدای توفان در بین النهرین که در سوریه ، فلسطین و کنعان پرستش می شد، که کلاهی شاخ دار که در ان خورشید قرار دارد بر سر می گذارد.

-٩هلیوپولیس: شهری در مصر باستان و پایتخت مصر سفلی در بره ای از زمان در ٨ کیلومتری نیل

-١٠ آمون : خدای آفریننده ی قدیمی در اساطیر مصری که با موت و خونسو تثلیث تشکیل می دادند

-١١خنون : از خدایان مصری و نگهبان فرعون در جنگ که با چاقو و تیر و کمان در دست و به شکل گاو نر به تصویر کشیده می شود 

-١٢ عنخ :نمادی مصری که بر زندگی جاوادنه دلالت دارد

-١٣ هاثور :رب النوع گاو که تاجی مرکب از شاخ گاو که در میان ان قرص خورشید  بر سر داشت

-١٤ مونتو: از خدایان مصری با سر قوچ و بدن انسان به تصویر کشیده می شود

-١٥ یانگ :یک دوگانگی بر اساس کیهان شناسی چین باستان که بر نر ، اسمان، روشنایی و خورشید اطلاق می شود.

-١٦ یین :یک دوگانگی بر بر اسا کیهان شناسی چین باستان که بر مونث ، زمین ، تاریکی و ماه اطلاق می شود.

-١٧ آماتراسوا : رب النوع خورشید در شینتویی دین ملی ژاپن، این الهه با پرتوهای خورشید نمایش داده می شود.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی