جاودانه
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۰، ۰۱:۳۹ ق.ظ
من چون رودی تمامی طول تو را میپیمایم،
از میان بدنات میگذرم بدانسان که از میان جنگلی،
مانند کورهراهی که در کوهساران سرگردان است
و ناگهان به لبهی هیچ ختم میشود،
من بر لبهی تیغ اندیشهات راه میروم
و در شگفتیِ پیشانیِ سپیدت سایهام فرو میافتد و تکه تکه میشود،
تکه پارههایم را یکبهیک گرد میآورم
و بیتن به راه خویش میروم ، جویان و کورمال.
شعر از اکتاویو پاز شاعر اهل مکزیک
پ.ن :
عنوان پست برگرفته از داستان کوتاهی به همین نام از خورخه لوئیس بورخسِ که تو کتاب, کتابخانه ی بابل و 23 داستان دیگر از انتشارات نیلوفر ترجمه و چاپ شده.