جهان های موازی

جهان های موازی
آخرین مطالب
  • ۰۰/۰۵/۳۰
    چپ
محبوب ترین مطالب

مقدمه ای بر کیهان شناسی

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

با سلام خدمت تمام خوانندگان وبلاگ جهان های موازی 
در این پست و چند پست آینده قصد دارم شما دوستان رو با کیهان شناسی و مسائل اون اشنا کنم 
خیلی کوتاه بگم که این سلسله مقالات با کمک یکی از دوستان در روزنامه اینترنتی خورشید - روزنامه صبح ستاره شناسی ایران - از چند شماره پیش رفته برای چاپ و بعد از هر بار منتشر شدن اون رو برای شما اینجا هم منتشر می کنم :)
باشد که مورد قبول واقع شود :)

انسان بدوی از بدو آفرینش با مشاهده ی پدیده های اطراف خود همیشه در فکر این بوده که برای این پدیده ها دلیل وعلتی پیدا کند و در این میان آسمان بالای سرش بزرگترین و مهم ترین پدیده ای بود که در صدد یافتن دلیل و مدرکی برای آن بود. اما مانند سایر پدیده های مبهم چون دلیلی نمی توانست برای آن پیدا کند، متوسل به جهان اساطیر و حماسه ها می شد.
با نیم نگاهی گذرا به تمام اساطیر جهان می توان دید، آفرینش و پایان در اساطیر دو رکن اساسی در حماسه ها و اسطوره های ملل هستند و بر همین اساس هر فرهنگی در راس اساطیرش به مسئله آفرینش این کائنات پرداخته است، از اقوام بدوی پولینزی در شرق گرفته تا درغرب و اقوام مایا ، اما در این میان تمدن های آسیای میانه و اروپا شاید مشهورترین این آفرینش ها را داشته باشند ، مردمان بین النهرین بر این باور بودند که جهان از جنگی بین مردوک خدای خدایان و تیامات مار غول آسای دریایی تشکیل شده است و چینیان باستان بر این عقیده بودن که جهان از یک تخم مرغ غول آسا تشکیل شده است و یا در اروپا مردم اسکاندیناوی بر این باور بودن که تمام کیهان یک درخت زبان گنجیشک بزرگ به نام ایگدرسیل است و حتی این مردم جلوتر رفته و بر روی این درخت کیهانی ، جهان های متفاوتی نظیر جهان انسان ها ، غول ها و ... را مشخص کرده اند که شاید در نگاه اول به یاد جهان های موازی در قرن امروزی بی افتیم و یا سایر تمدن هایی نظیر ایران و هند و ... .  بررسی این جهان شناسی ها بسیار طولانی تر از این مقاله است که به زمان دیگر موکول می کنم اما همین بس که مردمان باستان در تلاش برای توجیه آسمان بالای سر خود و پدیده های آن و صد البته توجیه آفرینش تمام این کائنات دست به اساطیر و حماسه ها بردند تا این که نخستین جرقه های تفکر از یونان باستان زده شد .
گفتنی است که مردم بدوی یونان نیز مانند سایر مردمان جهان معتقد بودند که جهان از یک آشفتگی اولیه به نام خائوس آفریده شده است که تمام خدایان و الهگان از این آشفتگی به وجود آمده اند اما رفته رفته و با ظهور متفکران پیش سقراطی نظیر تالس و آناکسیمندر پایه های این بینش اسطوره ای سست شد. با نظریات تالس و آناکسیمندر در مورد ساختار این جهان افق های روشنی در شناخت محیط پیرامون پیش آمد و در ادامه این افلاطون بود که تصویری اولیه ای بر اساس تفکر و استدلال درباره ی این جهان داد به این نحو که این جهان نمود هایی ناکامل از یک چیز کامل هستند بر اساس این تفکر بود که ارسطو شاگرد افلاطون تصویری از عالم داد که حدود دو هزار سال بر علم حکم رانی می کرد، ارسطو معتقد بود که تمام ستارگان در مسیر دایره ای می چرخند و زمین مرکز این دایره است و این تفکر تا زمان گالیه به قوت خود باقی ماند اما با مشاهدات گالیله و قبل تر از ان کوپرنیک و بعدها تیکو براهه و نهایتا نظریات کپلر انقلابی دیگر در کیهان شناسی روی داد ، کپلر نشان داد که ستاره ها به جای حرکت در مسیر دایره ای در مسیر بیضوی حرکت می کنند و پیش تر هم توسط گالیله اشاره شده بود که زمین مرکز دنیا نیست و در ادامه در فاصله کمی از بعد از کپلر، نیوتن نشان داد که حرکات بیضوی که کپلر به آنها اشاره کرده بود پیامد طبیعی قانون عمومی گرانش است بنابراین نیوتن نوعی واقعیت افلاطونی را در قالب عالم آرمانی قانون های عام حرکت دوباره مقرر کرد در تصویر نیوتن عالم همانند یک ماشین عظیم رفتار می کند که حرکت های منظم خواست افریدگار را انجام می دهد و فضا و زمان هر دو نمودهای مطلق یک خدای درونی و همیشگی است.
مکانیک نیوتنی ، الکترومغناطیس مکسول و در نهایت ترمودینامیک سه پایه اساسی فیزیک کلاسیک باعث شد که تفکرات نیوتن به قوت خود نزدیک سه قرن بر اروپای صنعتی شده حکم فرمایی کند تا این که دوباره دو انقلاب بزرگ پایه های علم را لرزاند و تفکرات نیوتن فروریخت ، با نظریات نسبیت خاص و عام آلبرت انیشتین و کوانتوم مکانیک ماکس پلانک اتفاقات جدیدی در کیهان شناسی و شناخت اسمان بالای سر خود شکل گرفت .
آلبرت انیشتین با دو نظریه ١٩٠٥ و ١٩١٥ خود که به ترتیب نسبیت خاص و نسبیت عام مشهور هستند سر فصل جدیدی در کیهان شناسی و تفکر در باب آسمان بالای سر خود باز کرد . قانون نسبیت در ساده ترین تعریف خود فضا و زمان نیوتنی را از میان برداشت و مفهوم جدیدی به نام فضا-زمان یک پارچه را جای گزین آن و نسبیت عام خود را جای گزین قانون جهانی گرانش کرد . در واقع کیهان شناسی مدرن با نظریه نسبیت عام انیشتین در سال ١٩١٥ متولد شد . این نظریه توصیف ریاضی سازگاری از عالم را ارائه می دهد و از یک طرف فضا و زمان را دیگر مطلق نمی داند و آن را یک پارچه و بازیگرانی در تحول کیهان می داند و از طرفی این نظریه منشاء فضا زمان را هم میسر می کند.
از طرف دیگر با حل این نظریه مدل جدیی از کیهان شناسی که به مه بانگ مشهور است جلوی ما نمایان می شود که هم اکنون بهترین توصیف موجود برای عالم در حال انبساط است براساس این مطلب، فضا-زمان نزدیک ١٤ میلیارد سال پیش به صورت یک گوی آتشین آغازین از ماده و تابش در دما و چگالی بسیار زیاد پدید امد و با سرد شدن این این انفجار واکنش های هسته ای شروع به ساختن اتم ها کردند که پس از ان تمام هستی به شکل امروزی به تدریج متولد شد.
این نظریه با یافته های ادوین هابل در مورد شتاب دار بودن کیهان و انبساط آن و بعد ها کشف تابش زمینه میکروموج کیهانی توسط ویلسون و پنزیاس در سال ١٩٦٥ در بین دانشمندان جا افتاد. و در ادامه باز این نظریه نسبیت عام انیشتین بود که سوال جدیدی در روبه روی دانشمندان قرار داد که آیا جهان ما بعد از این حرکت انبساطی ایا متوقف خواهد شد یا خیر ، و در نهایت در سال ١٩٨٠ نظریه جهان تورمی نظریه جدیدی بود که در کیهان شناسی مطرح شد که منجر به مطرح شدن مباحثی چون ماده تاریک و انرژی تاریک گردید .
و حال در قرن ٢١ هستیم و هنوز نه تنها پاسخ قطعی به این سوال که آسمان بالای سرما چگونه است پاسخ داده نشد بلکه سوالات جدیدی نیز به آن اضافه شده اند و تمام چشمان به این دوخته شده که شاید انقلابی دیگر باعث تحول دیگری در این علم شود .

ادامه دارد .... 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی